۱۳۸۷/۰۸/۰۹

عمه ی سادات





مرغ دلم راهی قم میشود
در حرم امن تو گم می شود

عمه ی سادات سلامٌ علیک
روح عبادات سلامٌ علیک

کوثر نوری به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی

عمه ی سادات بگو کیستی
فاطمه یا زینب ثانیستی

از سفر کرببلا آمدی
یا که بدنبال رضا آمدی

کاش شبی مسـت حضورم کنی
با خبر از وقت ظهورم کنی..

واقعا" وجود این دو خواهر و برادر یعنی حضرت معصومه «سلام الله علیها» و امام رضا «عليه آلاف التحيه و الثناء» از الطاف عظیم و عجیب خداوند متعال به ما ایرانیان هست و جدا" جای بسی شکر داره..

اون شعر بالایی متعلق به مرحوم آغاسی هستش, اینجا اپلود کردم اگر دوست داشتید بگیرید.
به یک مولودی هم از حاج محمد رضای طاهری برخورد کردم که اگرچه خیلی باکیفیت نیست ولی زیباست و همچنین یادآور نغمه ی معروف «اگر آن ماه نمونه..» که انصافا جز ماندگارترین قطعه های مداحی این چند سال اخیر بود.
لینک دانلود

۱۳۸۷/۰۸/۰۷

پناه


حتما در دوران بچگی براتون پیش اومده که به خاطر شیطنت, پدر یا مادر میخوان تنبیهتون کنن, و در مواردی که عمق شیطنت بیشتره گاهی اوقات هم دنبالتون کنن!
خوب در این مواقع چیکار میکردیم؟ مگه از پدر و مادر هم پشتیبان بهتری گیر میاد؟ خیلی اوقات با همه ی ترسمون میرفتیم به آغوش همون پدر و مادر و گریه میکردیم..

راستش امروز به یه حدیثی برخوردم که دقیقا" این ماجرا رو به یادم آورد:

و فِرّوا إلی الله مِنَ الله (امیرالمومنین علیه السلام - نهج البلاغه, خطبه 24)

یعنی هر کجا ترسیدید, متوحش شدید از خوف خدا و از دست خالی بودن خودتون, به خود خدا پناه ببرید..
انصافا" خیلی قشنگه, به خودم خیلی چسبید.
آدم یاد اون تیکه از مناجات حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل میفته که میفرماین «لا یُمکِنُ الفِرارَ مِن حُکومَتِک»
عجیبه واقعا" این توأم شدن حس خوف و رجاء در اولیای خدا..

۱۳۸۷/۰۸/۰۶

بسم الله..


«اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً»
------
خدا رو شکر میکنم ازینکه پس از مدتی که راه اندازی وبلاگی رو در ذهنم داشتم, بالاخره این توفیق رو بهم دادن تا سرانجام شروع کنم.
راستش شاید بلاگ های زیادی رو دیده باشید با مضمون عاشقانه, که عموما" در بین فارسی زبانهاشون 2 نوع وجود داره; یکی اونهایی که دل در گرو یاری نهادن و حالا یا دلتنگی های قبل از وصال هستش و یا شکایت های بعد از فراغ و دسته ی دوم هم اونهایی که با ائمه هدی و خدای خودشون راز و نیاز میکنن
که این بستگی به نگرش اون فرد داره که چه کسی رو لایق عالی ترین درجه ی محبت خودش بدونه و.. بگذریم.
و در بین دسته دوم هم رابطه های عجیبی رو میتونید پیدا کنید بین نویسنده و امام زمانشون..

حالا بنده هم در کمال پر رویی و جسارت میخوام خودم رو (با تمام بدیها و نواقصم) در دسته ی دوم جا بزنم و به عنوان کمترین بگم به مهدی فاطمه که اگرچه آقا..

لایق فیض حضورت نیم اما بگذار .... زندگی چند صباحی به خیالت بکنم

همین!
تمام هدف این وبلاگ برای رسیدن به یک لبخند رضایت و تایید حجه بن الحسن عجّل الله تعالی فرجه الشریف خلاصه میشه...
و برای رسیدن به این مهم, نویسنده قصد داره اشارات, احادیث و روزمره هایی رو با خواننده در میون بگذاره تا شاید در این بین تلنگری برای خودش باشد یا احساس پاکی زنده گردد و گاهی خم عشقی بجوشد و به شـراب مهر تبدیل گردد..

و یا به قولی:
حرف و گفت و صوت را بر هم زنم ... تا که بی این هر سه, با تو دم زنم

یا علی