اونایی که حسینی هستن کم کم دارن یه بوهایی استشمام میکنن..
مخصوصا" اگر این روزا به تقویم نگاه کرده باشن و با این جمله مواجه بشن:
حرکت کاروان اباعبدالله الحسین علیه السلام به سوی کربلا
دلشون میلرزه و شاید ناخودآگاه یاد ناله های مسلم بیفتن..
فردا شهادت اون بزرگوار هستش. میگن وقتی بردنش پیش عبیدالله بن زیاد, در حال گریه کردن بوده.. اون ملعون یه چیزی به این مضمون میگه که با این سرنوشتی که در انتظارته بایدم گریه کنی! بدبخت نمیدونسته که اشک حضرت مسلم نه برای خود و طفلان خود, که برای مولای خود است, برای بچه های حسین..
میدونم شاید نزدیک این اعیاد بزرگ اینا رو نباید میگفتم ولی گاهی اوقات در نزاع عقل و دل, عقل ناتوان است..
شاید بی مناسبت نباشه با این نوحه ی حاج محمود.
شال ماتمت آبرو به من داد
موج پرچمت دل رو داده بر باد
قصه ی غمت دریای نگاهم
اسم اعظمت از لبم نیفتاد
..
ارباب خوبم ماه عزاتو عشقه
ارباب خوبم سینه زناتو عشقه
ارباب خوبم کرب و بلاتو عشقه
..
.
باز هلال محرم سر زد و غم عالم خیمه زد در دلم.. وای دلم
[دانلود] (از دستش ندید!)
پ.ن:شاید برای این شعر کمی زود باشه ولی فکر میکنم برای بیدار کردنمون به موقع است..